تد سنت ▪️
ترجمهی حسین عبدیزاده و عطیه سالارمنش ▪️
در وسترن این گروه خشن، از سکانسهای ابتدایی که در آن گروهی از کودکان خوش و خندان، حملهی مورچههای قرمز به یک عقرب را تماشا میکنند تا تیراندازی و خون و خونریزی در محلهی مکزیکی، فیلم هیچ مجالی به بیننده نمیدهد. اگرچه فیلمبرداری لوسین بالارد شامل تصویرهای زیبای نفسگیر است، یاغیها به سرکردگی پایک بیشاپ (ویلیام هولدن) آشکارا بهصورت گروه قاتلان کلاهبردار و بیاخلاقی نشان داده میشوند که سعی میکنند باقیماندهی اعتقادات وسترنهای غرب قدیم را حفظ کند. (وقتی با یک مرد سواری میکنی با او بمان و گرنه تو یک حیوانی!) آنها هنوز به وفاداری میان مردان معتقدند و گرچه بدون ذرهای تردید از پشت به دیگران شلیک میکنند اما برای یکدیگر جان خود را نیز میدهند و مردی که سمجتر از همه گروه را تعقیب میکند یعنی تورنتن (رابرت رایان) همکار سابقی که تبدیل به یک جایزهبگیر شده، نمیتواند وابستگی خود را کاملن از این مردان قطع کند. شاید او مصمم باشد که آنها را بهعنوان سرکردهی فاسد مکزیکی نابود کند و مردان او در آخر در جدالی خونین او را از پای در میآورند، اما این خود اوست که برای دوست سابقش عزاداری میکند و اصرار دارد خودش جسد او را حمل کند و به هیچکدام از افراد کثیف ژولیدهی خود اجازه نمیدهد که به او دست بزنند.
بدون شک نابودی گروه، خشنترین صحنههایی است که تاکنون فیلمبرداری شده است. با این وجود، این مردان اگرچه قهرمانانه به استقبال مرگ خود نمیروند، بهطور قطع با شرافت میمیرند و میدانند که قربانیشدن آنها اگر چه بیهوده اما به خاطر گرفتاری یکی از اعضای گروه است. جنبهی ناگفته و در عین حال کنایهدار کار آنها این است که انجل، مردی که قصد دارند نجاتش بدهند، جوانترین و پرهزینهترین فرد گروه است و آنها بهراحتی میتوانستند نرفتن به دنبال او را توجیه کنند. به هر حال آنها از روی خواست و با آگاهی، بدون شانه خالی کردن سرنوشت را میپذیرند. خشونت بیش از حد فیلم -پاشیدن و فوران خون در بسیاری از سکانسها- باعث بهوجود آمدن توفانی از اعتراضها در زمان روی پرده رفتن آن شد و پکینپا با بیانیهای با آن مخالفت کرد. به ادعای او این فیلم همانند ملینی بود که باعث تسریعکردن جریان ضد خشونت میشد. با این وجود اگرچه عجیب بهنظر میرسد اما تسریعی که این فیلم بدون شک پدید آورد، تقریبن به اشتباه با تحسین زیبایی خشونتهای فیلم همراه شد. وقتی پل خراب میشود و مردان و اسبهای آنها در رودخانه میافتند و غرق میشوند، صحنههای افتادن آنها با حرکت آهسته نشان داده میشود و ناراحتی و ترس و لذت هنری آن را دوچندان میکند. پس از مدتی، صحنههای تکاندهندهی حجامت با نماهای نزدیک نشان داده میشود. این گروه خشن بهعنوان یک نقطهی عطف حمام خون باشد یا ملین، درخشان و باشهامت است که در مقایسه، یاغیهای گذشتهی وسترن را توخالی نشان میدهد.
(فصلنامهی فارابی، شمارهی ۷۱، ویژهی وسترن)