ترجمههای ترکی بازار کتاب حالم را بد میکند. الیف شافاک جوری میفروشد که آدم میخواهد بالا بیاورد. شاعرهای درجهی دو و سه ترک هم خوب میفروشند. نمیدانم چه بلایی سر ناشرها و خوانندگان ایرانی آمده. نمیدانم توی کتابهای شافاک و پاموک و نسین و اورهان ولی و حکمت چه میدهند. ترجمه از ادبیات پفکی ترکیه با قدرت ادامه دارد. جوری است که خوانندهی ایرانی، مولانا شاعر ایرانی را با کتاب خانم شافاک میشناسد. این یک رسوایی بزرگ است. آنقدر حریصانه بازار را از کتابهای شاعران و نویسندگان ترک پر کردهاند که انگار این مملکت شاعر نویسنده ندارد. یکی از آنها نیست به خودش بگوید من برای یک بار هم که شده از فارسی به زبان دیگری ترجمه کنم. یکی از آنها دلش برای ادبیات ایران نمیتپد. گنج تابناک فارسی را وا نهاده و ادبیاتی را رواج میدهد که عمرش به صد سال نمیرسد. این شکلی از فساد در ارتباط ادبی ما با دیگران است. شکلی از نادانی، خودکمبینی و بیسوادی.
اینها ترکی زبان مادریشان است کمی میفهمند و دست و پا شکسته برگردانی میکنند اغلب مثل اغلب مترجمان جوان عربی به فارسی البته وضع در ترجمه عربی بهتر است به گمانم
درود بر شما