روزها و ساعتهای کمنظیری را با این سه کتاب گذراندهام. این سه کتاب در کنار «سینما چیست» آندره بازن و «تئوریهای اساسی فیلم» دادلی آندرو، دریافت من از سینما را تغییر دادند. نویسنده، فیلمساز، منتقد فیلم و تماشاگر میتواند در این سه کتاب، به بدن نرم و آهنین سینما دست بکشد. آنچه در این کتابها آمده است همان چیزهایی نیست که در کتابهای تئوری و درک فیلم، روش فیلمنامهنویسی یا دیالوگ پیدا میشود. هیچ کتاب تئوریکی نمیتواند این آموزهها را در «تجربه»ی دست اول فیلمسازی بزرگ به خواننده بدهد.
سینما بهروایت هوارد هاکس گفت و گوی خواندنی جوزف مک براید با کارگردانی است که در کنار جان فورد و آلفرد هیچکاک، مثلث مقدس سینمای کلاسیک را ساخته است. این کتاب را برای سالها چون یک رمان فکاهی و سرگرمکننده خواندهام. برخورد من با هاکس حاضرجواب و کلهشق، همنشینی با یک برادر بزرگتر بوده است.
سینما بهروایت هیچکاک که آن را هم پرویز دوایی ترجمه کرده، گفت و گوی فرانسوا تروفو با آلفرد هیچکاک دربارهی فیلمهای او از «شمارهی سیزده» تا «دسیسهی خانوادگی» است. پنجاه ساعت کلاس سینما برای کسی که میخواهد فیلم بنویسد یا بسازد یا دست کم زبان سینما را بشناسد. کتابی که در آن استادی بزرگ بهسادگی درس فهم تصویر، دلهره و تعلیق میدهد.
کتاب رئالیسم شاعرانهی ژان رنوار در کتابهای سینمایی فارسی کتابی یگانه است. بهمن مقصودلو هر آنچه را که میتوان دربارهی ژان رنوار بزرگ و روش فیلمسازی او گفت در کتابش گرد آورده و این گنجی برای پیدا کردن است. کارنامهی فیلمسازی رنوار نابغه در یک کتاب به دست خواننده رسیده و او میتواند پسِ کار یکی از بزرگترین مولفهای تاریخ سینما را ببیند.