ترجمهی محسن توحیدیان ▪️ دو خورشید دو خورشید خاموش میشوند، خدایا امان بده! یکی در آسمان و دیگری در سینهام چگونه میتوانند آرامام کنند؟ هنگامی که دیوانهوارم سوزاندند؟ هر دو سرد میشوند و دیگر چشمها را نمیزنند! و آنکه گرمتر است، پیشتر میمیرد. ۶ اکتبر ۱۹۱۵ روان فریبات نمیدهم، در خانهام خدمتکار نیستم، شرابی … بیشتر بخوانید “هشت شعر از مارینا تسوتایوا” »
برچسب: هنری
محسن توحیدیان ▪️ نگاهی به فیلم پترسون ساختهی جیم جارموش بههمراه ترجمهی شعرهایی از ران پجت پترسون فیلمی است که میتوان آن را کمینهای از جهان شاعرانه دانست. جهانی که بر الهام و تجربه بنا شده است و اگرچه در جریان زندگی روزمره شکل میگیرد، پا را از حوزۀ ملموسات عینی فراتر گذاشته و به … بیشتر بخوانید “پترسون، الهام شاعرانه” »
بهفارسیِ محسن توحیدیان ▪️ پس آدم به حوا همسر خویش بیامیخت و او بار برداشت. هنگامی که قابیل را بزاد، گفت: «به یاری خدا مردی بهدست آوردم!» و روزگاری دیگر، برادر او را بزاد و او را نام، هابیل نهاد. پسران بالیدند؛ هابیل شبان شد و قابیل زمین میکاشت. به موسم خرمن، قابیل از کشت … بیشتر بخوانید “قابیل و هابیل” »
گفت و گو با روزنامهی بامداد جنوب وندیداد امین / ۱۳۹۷ محسن توحیدیان، شاعر و نویسنده عضو کانون نویسندگان ایران، متولد ۱۳۶۴ است. نخستین دفتر شعر او به نام «جزیرهای در وهم» در ۱۳۸۱ منتشرشده است. ترجمه گزیدهای از شعرهای والت ویتمن به نام «من والت ویتمنام!» و نمایشنامه «خزیدن مار مفاجا بر کلاویههای آقای … بیشتر بخوانید “من و ایدههای تباهشده” »
محسن توحیدیان ▪️ آرایشگرِ سلمانیِ سناتور رای قطعی داد که موهایم نمیریزد. حتا گفت این را روی برگه مینویسد و انگشت هم میزند. من نمیخواستم چنین کاری بکند. فقط از او پرسیدم: «جدی؟» و این گویا لکهای روی غرور او گذاشت. نه چندان عصبانی اما با اخمی که پنهانش میکرد گفت: «مویی که سفید بشود … بیشتر بخوانید “سلمانیِ سناتور” »