محسن توحیدیان ▪️
پاریس هرگز تمام نمیشود نوشتهی انریکه ویلا ماتاس را نشر حکمت کلمه بهترجمهی امیر جنانی منتشر کرده است.
پاریس هرگز تمام نمیشود کتابی است پر از شوخطبعی. نویسندهای اهل کاتالونیا که دست بر قضا خود ویلا ماتاس است، به پاریس میرود و مستاجر مارگریت دوراس میشود. جوانی پرشور که گمان میکند شبیه ارنست همینگوی است و به همین خاطر در مسابقات شباهت به همینگوی شرکت میکند و البته رفوزه میشود. کتاب با توصیف همین ماجرا آغاز میشود:
«خیلی دوست داشتم در مسابقهی سنتی شبیهترین افراد به ارنست همینگوی شرکت کنم. به همین خاطر به کیوست در فلوریدا سفر کردم. مسابقه در کافه اسلاپی جوز برگزار میشد؛ پاتوق همیشگی نویسنده، زمانی که در کیوست، در جنوبیترین نقطهی فلوریدا زندگی میکرد. شرکتکنندهها مردانی قویهیکل و میانسال بودند که ریشسفید پُرپشت داشتند؛ انگار دوقلوهای همینگوی بودند، حتی در احمقانهترین جزئیات هم کاملا شبیه او بودند؛ حضور در این مسابقه تجربهی بینظیری است. دیگر حسابش از دستم در رفته، سالهاست پرخوری میکنم تا چاق شوم و فکر میکنم هرروز به بُت دوران جوانیام شبیهتر میشوم، منظورم همینگوی است. اما همسر و دوستانم اینطور فکر نمیکنند. از آنجایی که هیچکس هیچوقت در این مورد با من موافق نبود و من هم آدم سرسختی هستم، تصمیم گرفتم درس خوبی به آنها بدهم؛ در مسابقهی تابستان امسال شرکت کردم، البته با ریش مصنوعی؛ فکر کردم اینطوری بیشتر شبیه همینگوی میشوم.»
پاریس هرگز تمام نمیشود در حقیقت پارودی بامزهای است بر کتاب «پاریس؛ جشن بیکران». سفر یک نویسنده به پاریس، خط اصلی روایت هردو کتاب است. همینگوی هم کتابش را دربارهی دورانی نوشت که بههمراه همسر و پسر کوچکش به پاریس رفته بود. سفری که در آن چمدان نوشتههایش برای همیشه گم شد اما او در کتابش لذت در پاریس بودن را ابدی کرد. ویلا ماتاس هم چون همینگوی از شخصیتهای واقعی نام برده و توصیفهایش از پاریس، بازنمایی توصیفهای همینگوی است. در کتاب ویلا ماتاس میتوان چهرهی کسانی چون مارگریت دوراس، همینگوی و فیتز جرالد را از نزدیک لمس کرد. چهرهای که نویسنده آن را از میان خردهروایتها و رویدادهای سادهی زندگی بیرون کشیده و در روایت طنزآمیزش آمیخته است.
این رمان نخستین کتاب از مجموعهی «راوی» است که زیر نظر محسن توحیدیان منتشر میشود. او در معرفی این مجموعه نوشته است:
«قصهگويی، بازنمايیِ بازیهایِ پيدایش است. ازهمان دم كه نقطهاي كوچك تپيدن آغاز میكند، يك بازی ديگر آغاز میشود و هر بازی، قصهای دارد. به نقطهی پيداشده نامی میدهند و شناسنامهای تا مهمترين ماجراهای زندگیاش را در آن بنويسند. آدمها، داستانهای سرراست زادهشدن، عشق، فرزند و مرگ را در شناسنامه دارند، امانويسنده اين داستانهای بنيادين را گسترش میدهد و به بازیها، قصهها، آدمها و شناسنامههای جهان اضافه میكند. هر داستانی كه روايت میشود، بدنی است كه به گفت میآيد. انتزاعی كه خطوطش را انكار میكند و سر آن دارد تا دهانی برای گفتن باشد. انسانی كه تنها با روايت از نيستی تن میزند و مادامی كه داستانی برای گفتن دارد، وجودی است حقيقی كه مرگ نمیتواند دهانش را از او بستاند. «راوی»، مجموعهای است كه اين داستانها را از سراسر جهان گرد میآورد و به دست خوانندهی ايرانی میرساند. تاكيد «راوی» بر شناساندن نويسندگانی است كه آنها را در ايران كمتر میشناسند. كتابهای اين مجموعه در نشر حكمت كلمه، برای نخستينبار به فارسی ترجمه میشوند.»