محسن توحیدیان ▪️ مصرع «خاک خونآلود ای باد به اصفاهان بر» را انوری از عمعق بخاری تضمین کرده است. در قصیدهی مشهور «به سمرقند اگر بگذری ای باد سحر / نامهی اهل خراسان به بر خاقان بر» که شکایتنامهی مردم خراسان به سلطان رکنالدین محمود والی سمرقند است از ستم غزها. اما در آنچه از … بیشتر بخوانید “خاک خونآلود” »
دسته: متن کهن
محسن توحیدیان ▪️ «منگ گشتاسپی» همان مادهای است که موبدان ارداویراف را میدهند تا به سیر جهان دیگر برود. پیش از او گشتاسپ است که آن را از زرتشت میستاند تا جایگاه خویش در عالم بالا ببیند و پیش از گشتاسپ، چنان که در «بهمن یشت» آمده است، این زرتشت فرزانه است که اورمزد چند … بیشتر بخوانید “ارداویرافنامه، سفرنامهیِ سرزمینِ مردگان” »
در تاریخنگاری کلاسیک ایرانی هرجا سخن از زرتشت است، کلام به نَفرین و ناسزا آلوده است. نویسندگانی که از زیر دامن تازیان بیرون آمده و از زنجیرهی تاریخ پیش از خود به درازای چندین قرن گسستهاند، چندان در نارواگویی به زرتشت کوشیدهاند که خواننده انگشت به دهان میماند. در کتابهای این تاریخنویسان ابن فلان از … بیشتر بخوانید “چهرهی زرتشت در تاریخنگاری کلاسیک ایرانی” »
محسن توحیدیان ▪️ دیباچهی ابوالمعالی نصرالله منشی بر کلیله و دمنه بهسادگی کوششی برای تئوریزهکردن حکومت دینی است. مینویسد: «تنفیذ شرایع دین و اظهار شعایر حق، بیسیاست ملوک دیندار بر روی روزگار، مخلد نماند و مدت آن مقرون به انتهای عمر عالم، صورت نبندد و اشارت حضرت نبوت بدین وارد است که: الملک و الدین … بیشتر بخوانید “کتاب، ترازو و آهن” »
محسن توحیدیان ▪️ از بد روزگار هیچکدام از ترجمههای کلیله و دمنه بهدست ما نرسیده است مگر دو ترجمه؛ یکی از نصرالله منشی و دیگری از محمد بن عبدالله بخاری. هردو کتاب را در قرن ششم از روی نسخهی عربی روزبه دادویه به فارسی ترجمه کردهاند و از همه مشهورتر همان نسخهی نصرالله منشی است. … بیشتر بخوانید “کلیله و دمنه و داستانهای بیدپای” »