شعر
محسن توحیدیان▪️ دکتر حمید مصدق عصر پنجشنبهای تلفن کرد گفت: «امشب قرار است شهریار بیاید خانهی ما. چند نفر دیگر را هم دعوت کردهام، سیمین بهبهانی (طرفهکار غزلسرای شهیر و ارجمند) محمد حقوقی و… تو هم بیا، یعنی میآیم میآرمت.» گفتم ای بهچشم و متشکرم. آمد و رفتیم به خانهی مصدق. شهریار قدرکی دیر آمد. … بیشتر بخوانید “از بدعتها و بدایع” »