میدانیم که اوزان ترانهها با اوزان عروضی متفاوت است و دارای حالتی است انگار معلق و بینابین اوزان هجایی و عروضی، با خصلتی خاص خود ترانهها. «برخی از این ترانههای ملی بدون قافیه، نمونهای از طرز ساختمان قدیمترین شعرهای فارسی و شاید از سرودهای ماقبل تاریخی نژاد آریاست… سرودهای اوستا نیز بدون قافیه و مانند … بیشتر بخوانید “نوعی وزن در شعر امروز فارسی” »
برچسب: شعر
محسن توحیدیان ▪️ (برای مهدی باقرزاده) گنجشک را صبح چه نام میدهد بر میزِ صبحانه به زیر تجیرِ ابر؟ قاشقی میکاود باغچه را به جستنِ کرمِ پشیمانی کاردی به تفاهم میایستد میان من و منارهای که در لیوان چایی غرق میشود منقاری دانه میچیند از سرانگشتان فساد که نشان سکندر و نوشروان است کشندهی … بیشتر بخوانید “تجیرِ ابر” »
محسن توحیدیان ▪️ (برای سعید اسکندری) ما بر اثر تو درگذشتهایم و از این است که مرگمان نیست آه ای که دیدهای ماهیان پرنده را در آبهای وهمِ باروک که بر چشمان فلیباس میدمیدهاند ای که جویدهای تو نیز به دندان گس گل عمر اسفندیار را آه ای که به نام میشناسمت اما هنگام که … بیشتر بخوانید “بر اثر تو” »
محسن توحیدیان ▪️ (برای فریاد ناصری) روزی نمانده تا تسلیمِ باطل کنم اشکی نمانده تا بیفشانم بر بادهای تجرید از جیب که افتاده این مغاک در دلم؟ مگر پرندگان تاریکی دانستهاند که راه به مبهوت کشیدهام؟ مگر آنکه بر دروازهی تسلیم شیهه میکشد چهارشنبه نیست؟ ای تنومند ای رقتانگیز ای مسلط بر پنجرهها، گلدانها، … بیشتر بخوانید “چهارشنبه” »
۱ دیر زمانی چنین بودم ستارهای به دستم از نم رویا خیس حال که میخواهم زندگانی را سایهای باشم غم مردگانم نیست میان ابروها چه چیز میافتد وقتی نگاه از آسمان ملال میگیرد تنها تو باش که فرداها اگر چه بیخورشید با نام تواند. ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ۲ ماه در چشمهسار گندمها چهره میشوید رویاها خیس میگذرند … بیشتر بخوانید “سه شعر از مجید فروتن” »