یادداشت
محسن توحیدیان ▪️ زهرا، زمانی که من یکساله بودهام و در حال بالیدن در گلدانِ کوچکم، کتاب «شهر شب و شهر صبح» نیما را به کسی که او را «بسی عزیز میداشته» تقدیم کرده است. حالا باید زنی پنجاه و چند یا شصتساله باشد. کتاب از زهرا به آن عزیز و از او به من، … بیشتر بخوانید “امضایی ساده بر پوست زمان” »