شعر
(۱) چهار چیز از من برای تو میماندسالی که تو را دیدمروزی که تو را بوسیدمخانهای که مرا در آن پناه دادیو بارانی که اگر بر گور من بباردمال توستو اگر بر آدمهای زنده ببارداز روی عادت استاز من چهار چیز برای تو میماندتعبیر تو،از این چهار کیهان چیست؟کدامیک دیرتر میپاید؟اگر چیزی برای تصاحب وجود … بیشتر بخوانید “سه شعر از ادریس بختیاری” »