▪️ «خانواده» مکان اصلی رویدادها در داستانهای امریکای لاتین است. درامها در نسبتهای خویشاوندی، انکار یا افشای آنها شکل میگیرند. در این داستانها خونی که از رگها بر خاک میریزد، خون خویشاوندی است. خونی که با رد زُخم و سیاهش بین آدمها ترَک و فاصله میاندازد و برای آنها پشیمانی و حسرت بیپایان به جا … بیشتر بخوانید “دربارهی داستان امریکای لاتین” »
دسته: داستان
داستان
ترجمه, داستان
فرانتس کافکا ترجمهی محسن توحیدیان سرد و سخت بودم، پلی بودم، روی پرتگاهی دراز کشیده بودم. از یکسو با انگشتهای پا و از آنسو با دستهایم خودم را توی خاکِ رو به ویرانی نگه داشته بودم. لتههای کُتم در دو سوی بدنم تکان میخوردند. آن پایینها، جریان یخزدهای از قزلآلا میگذشت. هیچ دیاری گذرش به … بیشتر بخوانید “پل” »
ترجمه, داستان
داستان کوتاه | کاترین منسفیلد | ترجمهی محمد موسوی آقای وودیفیلد پیر فریاد زد «اینجا خیلی راحتی»، و از گوشهی صندلی راحتی چرم سبز بغل میز ریاست رفیقش مثل کودکی که از گوشهی کالسکهاش به بیرون نگاه کند، دقیق شد. حرفهایش تمام شده بود؛ وقتش بود که رفع زحمت کند. ولی نمیخواست برود. از وقتی … بیشتر بخوانید “مگس” »